حافظ، لطیف، خالق، خبیر، دیان، بدیع، آخر، باقی (اسماء الله الحسنی)
حافظ (به عربی: الحافظ) نگهدار واقعی موجودات از نابودی و حفظ کننده اعمال بندگان برای حسابرسی.
قرآن کریم
«حافظ» به صورت منصوب یک بار پس از «خیر» (یوسف / ۱۲، ۶۴) و با صیغه جمع، دو بار (حجر / ۱۵، ۹؛ انبیاء / ۲۱، ۸۲) صفت خدا به کار رفتهاست.[۱]
حفظ همه موجودات:
بر اساس آیات، خدا حافظ همه موجودات است.[۲]
منابع:
- ↑ الموسوعة الاغنی، مختار فوزی النّعال، سوریة، الرضوان، ۲۰۰۰ م، ص ۱۱۹–۱۲۰.
 - ↑ الاسنی فی شرح اسماءالله الحسنی، القرطبی (م. ۶۷۱ ق)، دارالصحابة لتراث، ۱۴۱۶ ق، ج ۱، ص ۳۱۱
 
********
لطیف (به عربی: اللَّطِیف) با لطف، با لطافت، با رفق و آرام، از اسماء الحسنی و معنای آن خداوند لطیف و نیکو منش و دانا نسبت به همه چیز.[۱]
رحمت پنهانی:
اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ (اللطیف) یکی از اسماء الحسنی بهشمار میرود و مأخوذ از لطف و به معنی رفق و ملاطفت و رحمت پنهانی است.[۲]
منابع:
- ↑ بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، ۱۳۷۵.
 - ↑ امین، نصرت بیگم، تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن، ص ۳۶۴
 
********
خالق (به عربی: الخالق) از اسماء حسنای خدا و یکی از ۹۹ اسم اوست که از اسماء افعال شمرده شدهاست.[۱]
آفرینش:
توانایی خدا بر آفرینش هر چیزی و انجام دادن هر کاری و انحصار خالقیت در وی، نشانه یکتایی او و انحصار الوهیت در وی است: «ذلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُم خلِقُ کُلِّ شَیءٍ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَاَنّی تُؤفَکُون». (غافر / ۴۰، ۶۲)
خالقیّت منحصر در خداست و جز او هرچه پدیدآورند در طول خالقیت او و با اذن وی انجام میپذیرد. این انحصار از آیاتی نظیر «هَل مِن خلِقٍ غَیرُ اللّهِ» (فاطر / ۳۵، ۳)، «اَللّهُ خلِقُ کُلِّ شَیءٍ …» (زمر / ۳۹، ۶۲) و «واللّهُ خَلَقَکُم وما تَعمَلون» (صافّات / ۳۷، ۹۶) به دست میآید، بنابراین هر حادثی در جهان، فعل خدا[۲]
منابع:
برای مطالعهٔ بیشتر:
https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/70611 پرتال جامع علوم و معارف قرآن
********
خبیر (به عربی: الخبیر) از اسماء حسنای الهی است که مبیِّن وسعت علم خدا به امور پنهان و پوشیده و به معنای علم به حقیقت و کنه اشیاء است.[۱]
قرآن کریم:
اسم خبیر ۴۵ بار در قرآن کریم آمدهاست: ۴ مورد به تنهایی (عادیات / ۱۰۰، ۱۱؛ فرقان / ۲۵، ۵۹؛ فاطر / ۳۵، ۱۴) و در مواردی همراه برخی دیگر از اسمای حسنای الهی، همچون حکیم (۴ بار)، لطیف (۵ بار)، علیم (۴ بار)، بصیر (۵ بار) و در دیگر موارد نیز اعمال مخاطبان، متعلق اسم خبیر هستند.
اعمال خالصانه:
از جمله نشانههای لطف و رحمت خدا به بندگان خویش آن است که به آنها خبر دادهاست که به باطن امور و اعمال و نیات آنان خبیر و آگاه است: «واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبیر» (بقره / ۲، ۲۷۱)؛ «بل کانَ اللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبیرا» (فتح / ۴۸، ۱۱)، زیرا مؤمنان پس از آنکه دانستند خدا از همه چیز باخبر است، بیاعتنا به وسوسههای شیاطین وظایف و اعمال خویش را خالصانه انجام میدهند.[۲]
منابع:
- ↑ لسان العرب، ابن منظور، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق. ج ۴، ص ۱۲، «خبر».
 - ↑ النور الاسمی فر شرح الاسماء، سلیمان سامی محمود، به کوشش سید احمد نورالدین، مصر، دارالصابونی، ص ۱۹۷–۱۹۸.
 
برای مطالعهٔ بیشتر:
https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/68575 پرتال جامع علوم و معارف قرآن
********
دیان (به عربی: الدیان) قرآن کریم از قیامت به «یوم الدین» تعبیر میکند.[۱]
دیان:
اسم دیّان از ۹۹ اسمی است که بر پایه روایتی از پیامبر (ص) شمارش (بهرهمندی از) آنها مایه وارد شدن به بهشت است.[۲]
ظهور اسم دیان:
عرفا نیز جزاء را تجلی حق در مرآت وجود خویش برحسب اعیان ثابته ممکنات دانسته و آن را برخاسته از ظهور اسم دیّان میدانند، زیرا تکلیف بندگان به انقیاد، همچنین جزای ایشان بر اساس اقتضای اعیان ثابته آنهاست .(۲۶)[۳]
منابع:
- ↑ التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ ج ۳، صفحه ۲۷۰
 - ↑ تفسیر سمرقندی (بحرالعلوم)، السمرقندی، به کوشش علی معوض و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۳ ق. ج ۱، صفحه ۵۸۴
 - ↑ شرح فصوص الحکم، قیصری، به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ ش، صفحه ۶۷۴
 
برای مطالعهٔ بیشتر:
https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/69333 پرتال جامع علوم و معارف قرآن
********
بدیع (به عربی: البدیع) از اسمای حسنای الهی است که در قرآن دو بار به صورت «بَدیعُ السَّموتِ وَالاَرض» به کار رفتهاست (بقره / ۲، ۱۱۷؛ انعام / ۶، ۱۰۱)
اسم بدیع:
کسی که نه در ذات خود نظیری دارد و نه در صفات و افعال.[۱]
روایت:
در روایتی امام محمد باقر علیهالسلام در تفسیر «بَدیعُ السَّموتِ وَ الاَرض» فرمودهاند: خداوند همه چیز را با علم خود، بدون مثال و نمونه پیشین ابداع و ابتکار کرد و آسمانها و زمین را آفرید، در حالی که پیش از آن آسمان و زمینی نبود.[۲]
منابع:
- ↑ رضا محمدی؛ النور الاسنی فی شرح اسماءالله الحسنی، ص ۴۵۹.
 - ↑ تفسیر عیاشی، ج ۱، صفحه ۳۷۳؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، صفحهٔ ۴۶۱.
 
برای مطالعهٔ بیشتر:
https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/64460 پرتال جامع علوم و معارف قرآن
********
آخر (به عربی: الآخر) در قرآن، فقط یک بار، به صورت اسمی از اسمای حسنای الهی به کار رفتهاست: «هُو الأوَّلُ و الأخِرُ و الظَّـهِرُ و الباطِنُ و هُوَ بِکلِّ شیءٍ عَلیمٌ». (حدید/ ۵۷، ۳)
آخر از اسماء و صفات ذاتی حق تعالی شمرده شده و به معنای مرجع و غایت اشیاء و ذات باقی و ابدی است و مانند دیگر اوصاف الهی، حکایتگر کمال وجودی حق تعالی، عین و متّحد با ذات مقدّس او است،
ذات حق:
ذات حق همانگونه که آخر است، اوّل نیز هست. اولیّت او عین آخریت و آخریت او عین اوّلیت او است و این معنا، به خداوند متعالی اختصاص دارد؛ چنانکه این اختصاص از حصر آیه (هو الأوَّلُ و الأخِر) به دست میآید.[۱][۲]
منابع:
برای مطالعهٔ بیشتر:
https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/60653 پرتال جامع علوم و معارف قرآن
********
باقی (به عربی: الباقی) در اصطلاح بر ذات پروردگاری که به رغم فنا و نابودی همه موجودات همچنان موجود است و به هیچ وجه فنا و فساد بدان راه نمییابد اطلاق میگردد.[۱]
ذات پروردگار:
«وجه» ذات پروردگار: «واللّهُ خَیرٌ واَبقی» (طه/ ۲۰، ۷۳)، «و یَبقی وجهُ رَبِّـکَ ذوالجَللِ والاِکرام» (الرحمن / ۵۵، ۲۷) و «کُلُّ شَیءٍ هالِکٌ اِلاّ وجهَه». (قصص / ۲۸، ۸۸)[۲]
واجب الوجود:
باقی بودن خداوند از آن روست که او واجب الوجود بالذات است.[۳]
منابع:
- ↑ رجب اکبرزاده؛ کشف الاسرار و عدة الابرار، ج ۹، ص ۴۱۳
 - ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۰۲
 - ↑ شرح اسماء الله الحسنی (لوامع البینات)، ص ۳۳۶.
 
برای مطالعهٔ بیشتر:
https://quran.isca.ac.ir/fa/Cyclopedia/240/64316 پرتال جامع علوم و معارف قرآن