صفات بشریت

عین القضات همدانی – تمهیدات، نامه‌ها

مانده در مضیق صفات بشریت

قفل بشریت بر دل‌هاست، و بند غفلت بر فکرها

( أَم علی قُلوبٍ أقفالُها محمد 24)

یزدانپناه عسکری

مجموعه‌ای از احساس‌ها، استنباط‌ها

خواسته‌ها، پیش‌فرض‌ها و نیازها

در قالب و شکل انسانی

محصول قفل موضع دل و عدم تعقل قلب است.

item image #1

رفع مانع ادراک حقیقی دل در احاله ناتوانی به نیرو و توان است

عین القضات همدانی

رفع مانع ادراک حقیقی دل در احاله ناتوانی به نیرو و توان است

یزدانپناه عسکری

تعقل قلب منوط به نیرو و توان انرژتیک و صیقل پیوند با اقتدار است.

تیغ دل ضرب نگار قسمت الآن درک اکنون‌ها

اینجاوآنجا، اینجا و اینجا درج مکان‌ها

زبدة الحقایق/ص24- 3.1/39.13

item image #1

درون و بیرون انسان

عین القضات همدانی

ادراک حقیقة موجودٍ لا یکون داخل العالم و لا خارجه و لا متصلاً به و لا منفصلاً عنه.

یزدانپناه عسکری

تمام حالت‌های قوانین جسم فیزیکی در عالم ملک

و خلأ نفس ناطقه در عالم ملکوت بازتاب وجود حی قیوم است.

زبدة الحقایق/ص24- 3.1/199.94

item image #1

درج مکان ها

عین القضات همدانی

رفع مانع ادراک حقیقی دل در احاله ناتوانی به نیرو و توان است

یزدانپناه عسکری

تعقل قلب منوط به نیرو و توان انرژتیک و صیقل پیوند با اقتدار است.

تیغ دل ضرب نگار قسمت الآن درک اکنون‌ها

اینجاوآنجا، اینجا و اینجا درج مکان‌ها

زبدة الحقایق/ص24- 3.1/39.13

item image #1

 

ارادت همسویی وجود با موجود

نامه‌های عین القضات همدانی جلد اول صفحه 142

در ملك و ملكوت يك ذرّه از ارادت خدای تعالى مستغنى نتواند بود

و بى‌ارادت او يك موجود را البته وجود نتواند بود.

یزدانپناه عسکری

ارادت همسویی وجود با موجود و درک دنیا و البته تقويت و هدايت اراده هدفمند بِلِقاءِ اللَّه

Pdf Icon, HD Png Download , Transparent Png Image - PNGitem

item image #1

شناخت و متقاعد نمودن خود سال‌ها وقت می‌خواه

نامه‌های عین القضات همدانی ج 1 ص 70

تا تردّدى بود در علم و ظن،ارادت هرگز منجزم نگردد

و چون تردّد رخت بربست،ارادت ضرورت بود كه رخت بنهد.

 یزدانپناه عسکری

شناخت و متقاعد نمودن خود سال‌ها وقت می‌خواهد.

item image #1

ارادت هجرت در دل بود بخداى

نامه‌های عین القضات همدانی ج 1 ص 70

ارادت هجرت در دل بود بخداى.

یزدانپناه عسکری

سفر آگاهی

item image #1

عالم بیرون ادراک شفاف‌سازی‌ شده دامنه فیضان وجود است

عین القضات همدانی

اگر بدانى كه جان را با قالب چه نسبت است، درون است يا برون، بدانى كه خدا را با عالم چه نسبت است، درون عالم است يا برون، پس بدانى كه:

من عرف نفسه فقد عرف ربّه، چه بود.

یزدانپناه عسکری

جان و قالب هر دو انعکاس فیضان وجود است.

عالم بیرون ادراک شفاف‌سازی‌شده دامنه فیضان وجود است.

داد جارویی به دستم آن نگار – گفت کز دریا برانگیزان غبار

[حقیقت جهان را ببين]

3.1/200.50.30.2 –  نامه‌های عین القضات همدانی جلد دوم ص 56

شرح معرفتی ۴۰ [چهل] غزل از دیوان شمس، یزدانپناه عسکری- کرمانشاه: نشر سرانه،1399 ص 31

item image #1

DOWNLOAD PDF

فاصله‌ای که بُعد نیست ساختار است

عین القضات همدانی

اين‌كه خضر(رئيس الابدال‌) را  دو كس بيند  در يك حالت، روا بود قطعاً.

یزدانپناه عسکری

شکل‌دهی خضر  بدل خود را محصول انضباطش دربرداشتن

فاصله‌ای است که بُعد نیست ساختار است.

15-7+4.190+77–  نامه‌های عین القضات همدانی جلد سوم ص 292و293

مسافران آگاهی و در پای چپ مانده طهارت دل

یزدانپناه عسکری

النَّبِئ، مسافران آگاهی و در پای چپ مانده طهارت دل

عین القضات همدانی، نامه‌ها  ج3 ص352و353

و اين جماعت كه رسيدند، ايشان را مغلوبى در پناه خود نگاه ‌مى‌داشت، و مستى ايشان سايه‌وان سر ايشان شد. و هركه با تميز بود سرش ‌برداشتند؛ الاّ كسانى كه شايستة نبوّت بودند، پس ايشان را بر آن راه‌هاى دور از جاده ‌اطلاع دادند. و چون مطلع شدند، ايشان را واراه آوردند و مُشرفى مملكت به ایشان تسلیم كردند.

و از جملة مغلوبان اين دو تركمان بودند،كه حسين قصاب‌ از ایشان حکایت كرد: وا كاروانى عظيم به راهى مى‌رفتم، ناگاه دو تركمان از ميان كاروان برون‌ شدند و راه نامسلوك را رفتن گرفتند. اين قصاب مى‌گويد: واخود گفتم كه اين دو تركمان مگر راه مى‌دانند نزدیک‌تر از اين راه معهود؛ پى ‌بر پى ايشان نهادم و مى‌رفتم، و كاروان همچنان بگذاشتم، و شبى بود تاريك. چون پاره‌اى راه رفته بودم، ناگاه‌

روى ماه پوشيده شد به ابرى سياه، و من راه گم كردم؛ وليكن چاره نمى‌دانستم جز رفتن. چنانكه گويند، مصراع: در شيب و فراز عشق، افتان، خيزان. مى‌گويد: چون نیمه‌شبی بود، دوباره ماه از ابر برون آمد، و از قدم آن دو جوانمرد بازیافتم و مى‌رفتم.

چون صبحى بود، كوهى پديد آمد. آن دو تركمان مردوار پاى بر آن كوه‌ نهادند، و به يك ساعت بر آن بالا شدند؛ من نيز جانى مى‌كندم و ساعتى بيفتادمى و ساعتی برفتمى. آخر بر سر آن كوه شدم. آفتاب طلوع مى‌كرد. لشكرگاهى عظیم دیدم خيمه‌هاى بى‌نهايت زده. و در آن میان، خيمه‌اى ديدم عظيم. پرسيدم كه آن خیمه از آن كيست؟ گفتند: آن سلطان است. پاى راست از ركاب برون افتادم، آوازه‌اى به گوشم رسيد كه سلطان در خيمه نيست و برنشسته است و به شكار شده.

مرا عقل زايل شد،

پاى چپ در ركاب بماند و پاى راست باز افتاده، و هنوز در انتظار آنم كه سلطان بازگردد. آن دو تركمان يكى محمد معشوق‌ بوده است و يكى‌ امیرعلی عبو.

دانلود فایل pdf

ناگزیر از استعاره در بیان معنی

نامه های عین القضات همدانی  ج1 ص 159

هر معنى كه ديده ی عموم ‌بر آن نيفتاد، آنرا در لغات اسمى نيست

یزدانپناه عسکری

ارباب البصاير ناگزیر از استعاره در بیان معنی.

جان آدمى الوان ادراك كند بى‌آلت باصره

نامه‌های عین القضات همدانی ج 1 ص 3

جان آدمى الوان ادراك كند بى‌آلت باصره

item image #1

Yazdanpanah Askari

آواتار

نامه‌های عین القضات همدانی  ج 2 ص 382

علم نامسطور ارباب البصاير : أطلبوها في الأوتار

یزدانپناه عسکری

آواتار

متعادل و متوازن بودن موجودی درخشان بر تارهای باشکوه نور اراده‌اش

item image #1