اصالت با نیروی وادار کننده مشاهده و ادراک است

شیخ محمود شبستری  Mahmud Sabestari

ورای عقل طوری دارد انسان

که بشناسد بدان، اسرار پنهان

ابن عربی Ibn Arabi

 ‌طور ورای طور را «قلب» می‌داند

یزدانپناه عسکری Yazdanpanah Askari

اصالت با نیروی وادار کننده مشاهده و ادراک است

4.3/99.32 + 4.3/99.32

فتوحات ج1 ص 347

متافیزیک خیال در گلشن راز شبستری، نصراله حکمت- تهران: مؤسسه تألیف ترجمه و نشر آثار هنری-چاپ دوم 1389 – صفحه122 و 168

گلشن راز ،شیخ محمود شبستری، به تصحیح پرویز عباس داکانی – تهران : نشر الهام 1376 –صفحه 60 و58

حجاب حس مانع وضوح ادراک

مولانا - مثنوى معنوى

چنبره‏ ديد جهان، ادراك توست

‏پرده پاكان، حِسِ ناپاك توست‏

یزدانپناه عسکری

حجاب حس مانع وضوح ادراک.

item image #1

ادراک و دقت

یزدانپناه عسکری

درک مَدرَک توسط مُدرِک

در یک ‌زمان و مکان واحد

منوط به نوع آگاهی نشئت‌گرفته از

دقت و اسما حق‌تعالی متفاوت است.

1.3/197.22

item image #1

 

رفع مانع ادراک حقیقی دل در احاله ناتوانی به نیرو و توان است

عین القضات همدانی

رفع مانع ادراک حقیقی دل در احاله ناتوانی به نیرو و توان است

یزدانپناه عسکری

تعقل قلب منوط به نیرو و توان انرژتیک و صیقل پیوند با اقتدار است.

تیغ دل ضرب نگار قسمت الآن درک اکنون‌ها

اینجاوآنجا، اینجا و اینجا درج مکان‌ها

زبدة الحقایق/ص24- 3.1/39.13

item image #1

آگاهی معطوف به اراده

سيد جلال الدين آشتيانی

خاصيت هر مجردى آن است كه به‏ ذات‏ خود عالم‏ است‏

و قبل از ادراك هر چيزى خود را ادراك مى‏ نمايد

و پايه و اساس هر ادراكى عدم غفلت نفس انسانى است از ذات خود.

یزدانپناه عسکری

مجرد به ذات خود شدن آگاهی معطوف به اراده و ادراک نفس ناطقه است.

نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه و تصحيح و تعليقات ويليام چيتيك

پيشگفتار سيد جلال‌الدین آشتيانی – تهران : موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی ،1370 ص 46

item image #1

آگاهی و ادراک مانع مرگ است

حکمت خسروانی

اسارت نور در محبس و زندان تن و تکاپوی آن برای آزادی و بازگشت

یزدانپناه عسکری

آگاهی و ادراک مانع مرگ است

حكمت خسروانی، سير تطبيقی فلسفه و حكمت و عرفان در ايران باستان از زرتشت تا سهروردی

و استمرار آن تا امروز، پژوهش و نوشته هاشم رضی- تهران : انتشارات بهجت 1379صفحه 446

item image #1

خودشناسی در کتابخانه اول و ادراک تعيّن اوّل

عين القضات همدانی، تمهیدات ص 174

باش تا به کتابخانه اول ما خلق‌الله نوری رسی

یزدانپناه عسکری

خودشناسی در کتابخانه اول و ادراک تعيّن اوّل

موجودی درخشان در عالمی فروزان.

item image #1

ادراک

یزدانپناه عسکری

مصدر : محل صدور و  اشتقاق چگونگی ها

فهم ثانوی به درک است

یزدانپناه عسکری:

فصلت : 42 لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ

هیچ باطلی در فرایند درک قرآن ( اراده و تعقل قلب) صورت نمی پذیرد چرا که تنزیل از ثبات تعقل قلب در جایگاه  وحی است.

[فهم قرآن ثانوی به درک قرآن است

*

محمدرضا آدينه ‏وند لرستانى:

فصلت : 42 لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ

هيچ‏گونه باطلى نه از پيش‏ رو و نه از پشت سر به سراغ  قرآن نمى ‏آيد چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است.

*

نک به:

/quran.inoor.ir/fa/ayah/41/42

درک ناپذیر بودن

یزدانپناه عسکری:

الطارق : 2 - وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِق‏

و چه دانی درک ناپذیر بودن طارق را .

[(مانع درک و به هم پیوستن را « الْخِلْقَة ») ؛ (مانع درک در دار بی شکاف و متراکم مه را) ، (الدَّار ؛ الدّار الدّنيا و الدّار الآخرة) ؛ (طارق را)]

*

غلامعلی حداد عادل:

الطارق : 2 - وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِق‏

و چه دانى كه چيست اختر شبگرد. (قرآن کریم، ترجمه غلامعلی حداد عادل انتشارات آستان قدس رضوی، ص 591)

*

نک به:

/quran.inoor.ir/fa/ayah/86/2

ادراک

تهذيب اللغة     تهذيب اللغة by أبو منصور محمد بن أحمد الأزهري

و يقالُ: بَلَغَ‏ اللَّه‏ بكَ‏ أَكْلأ العُمُرِ، يَعْنِي آخِرَه و أَبْعدَه.
ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول. ج‏10 ؛ ص197
*
أَكَلَة عمره : عمر خود را بر باد داد.
انقطع من الدنیا اکله : مرد
الأکلَأ : اسم تفضیل. « بلغ اللهُ بک أکلأَ العمر» : خدا ترا به آخر عمر و درازتر عمر رساند.[درک و آگاه و زنده بودن].
فرهنگ لاروس (عربی-فارسی) جلد اول، تاليف دكتر خليل جُرّ، ترجمۀ دكتر سيد حميد طبيبيان – تهران : اميركبير 1387 – صص 290 -292
-
لَحِمَ – لَحماً بالمکان : به آن مکان چسبید و آن را رها نکرد.
اللُّحمَة : تار، تارپارچه ، خویشاوندی [همسو و خویشاوند].
فرهنگ لاروس (عربی-فارسی) جلد دوم، تاليف دكتر خليل جُرّ، ترجمۀ دكتر سيد حميد طبيبيان – تهران : اميركبير 1387 – ص 1763
********
یزدانپناه عسکری :
الاُکل : درک و آگاه و زنده بودن
الرعد : 35 - مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتي‏ وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْكَ عُقْبَى الَّذينَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْكافِرينَ النَّار
أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها : الاُکل، درک مُلک و ملکوت. ادراک ، زنده و آگاه بودن و تابش دائم ملکوتی ادراک . تعقل قلب و تغییر نور، روز تیره تر شدن ( روز سایه دار شدن ) و تاریکی شب تبدیل به شفق شدن.
-
الرعد : 4 - وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُون‏
يُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ : ادراک مُلک و ملکوت مبتنی بر همسویی فیض وصدور فیض واحد حق تعالی است.
-
الحجرات : 12 - يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيم‏
أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ : ثبات ادراک در مُلک در غیاب نفس ناطقه ( خاموش، محبوس) و عدم تعقل قلب و درک ملکوتی. در غیبت برادر ( انثی  ) درک کردن.

موجودات عالم جز خدا همه انثى هستند. (قرشى، على‏ اكبر، قاموس قرآن - تهران، چاپ: ششم، 1371. ج‏1 ؛ ص131)
النمل : 74 وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ‏
القصص : 69 وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُون‏ [ثبات قلب وعدم تعقل قلب ؛ تعقل قلبی]

View all my reviews

ادراک

الجانب الغربی فی حل مشکلات الشیخ محیی الدین ابن عربیالجانب الغربی فی حل مشکلات الشیخ محیی الدین ابن عربی by شیخ مکی

My rating: 1 of 5 stars


فص شعیبی: عالم مجموع اعراض است و در هر آنی معدوم می شود و مثل او موجود می گردد.
*
.مُدرک، نفس است و جسد [جسم] آلت ادراک
الجانب الغربی فی حل مشكلات ابن عربی ، ابو الفتح بن مظفر الدين محمد بن حميد الدين بن عبدالله مشهور به شيخ مكّی ، له اهتمام و حواشی نجيب مايل هروی – تهران ك مولی 1364 ص - 52 ، 103



View all my reviews
 

یقظه

یقظه

در عرفان؛ «یقظه» به معنای بیداری از خواب غفلت است که به دنبال معرفت و تجلّی انوار الهی در قلوب حاصل خواهد شد. / شهاب الدین سهروردی، ابو حفص عمر بن محمد،عوارف المعارف ترجمه، اصفهانی، ابومنصور بن عبد المؤمن، ص ۲۷۹، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ ؛ انصاری‏، خواجه عبدالله، منازل السائرین، ص ۳۵ – ۳۶، تهران، دار العلم‏، چاپ اول‏، ۱۴۱۷ق.

و به تعبیرخواجه عبدالله انصاری (متوفای ۴۸۱ق): «یقظه‏» اول ظهور نور حیات حقیقی در دل بنده نیازمند است، به جهت مشاهده پرتو نور تنبّه الهی [که مبدأ و منشأ  کشش است]./ ''منازل السائرین الی الحق''؛ خواجه عبدالله انصاری، ص ۳۵ – ۳۶.

در کتاب‌های عرفانی؛ با استفاده از آیه «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للهِ»/ [[قرآن]]، سوره سبأ، آیه 46 موضوع «یقظه» مورد بررسی قرار گرفته‌است و در همین ارتباط گفته شده‌است: یعنی ای محمّد! بگو: به شما پند می‌دهم که از خواب غفلت برای بندگی و عبادت خدای تعالی بیدار شوید. «قَوْمَة» - مصدر فعل‏ «تَقُومُوا» به معنای تیقّظ و بیداری از خواب غفلت هست.

ادراک

درک (دریافت)

درک (به انگلیسی: Apprehension) درک به معنی پیوستن به شیء، رسیدن به آن و آگاه شدن از آن و عمل کردن به آن است. در فلسفه مدرسی درک به هر شناختی اطلاق می‌گردد که به موضوعی تعلق گیرد و از این جهت که فعل شخص مدرک است، می‌تواند توسط آن، به موضوع دست یابد.

درک از نظر توماس آکویناس اولین مرحله عملیات سه‌گانه عقل است.

این عملیات سه‌گانه عبارت است از:

تصور، حکم و استدلال. در این مرحله، درک، ادراک مفرد نامیده می‌شود که عبارت است از تصور بسیط یا علم اولی که همراه تصدیق نیست، برخلاف مفهوم که علم مرکب است.[۱]

به بیانی دیگر فهم ثانوی به درک است، یعنی تأخیری تر از درک می‌باشد؛ و ابتدا باید درک و دریافتی صورت پذیرد، (فرد ادراک کننده ) مُدرک، ادراک کند و پس از آن، موضوع را شاید فهم کند و شاید هم نکند. [2]

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

  • Assemblage Point پیوندگاه [۱]

منابع

1-  جمیل صلیبا - منوچهر صانعی دره بیدی، فرهنگ فلسفی، انتشارات حکمت - تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۶ صفحهٔ ۳۴۹

2- Yazdanpanah Askari

پندار

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

در ميان پرده خون عشق را گلزارها

عاشقان را با جمال عشق بى‏چون كارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 دیدن وراءِ پرده می‌شود

گلزارها

ادراک ادراک ها

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

اى بسا منصور پنهان، ز اعتماد جان عشق

ترك منبرها بگفته، بر شده بر دارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 عاشقانی مانند منصور که به ادراکِ ادراک شده توسط عشق اطمینان دارند،

نفع شخصی و مادی و عقلانی را کنار گذاشته و جان داده‌اند.

انکار ذوق

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

عاشقان دردكش را در درونه ذوق‌ها

عاقلان تيره ‏دل را در درون انكارها

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 عقل به دلیل عمق کمتر ادراکش

 نسبت به ادراکات عشق، انکار دارد

 و عاشق به دلیل ابراز عشقش

امکان داشتن ذوق مضاعف دارد

ادراکات

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

عقل گويد پا منه كندر فنا جز خار نيست‏

عشق گويد عقل را كاندر توست آن خارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

عقل به ادراک شده توسط خود اطمینان دارد

و عشق به ادراکات خود

ادراک

ديوان كبير شمس غزل 132

در ميان پرده خون عشق را گلزارها

عاشقان را با جمال عشق بى‏چون كارها

 

یزدانپناه عسکری

عاشق ماوراء پرده خون وسعتِ گلزارهای ادراکی را ادراک می‌کند.

حس آمیزی

حس آمیزی (عرفان)

Yazdanpanah Askari - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد    

عرفاً به دلیل دست یافتن به تغییرات سطح آگاهی و رسیدنِ به اشراق، تجارب مختلفی از ادراک را که به وضوح حاوی حس آمیزی (به انگلیسی: Synesthesia) می‌باشد بیان می‌نمایند[۱]

در عرفان و در مرحله ای از معرفت ادراکات و شنیدن، گفتن، دیدن یکی می‌شوند. این که چگونه ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن و گفتن و…) در مرحله‌ای از معرفت نفس امتزاج حاصل و یکسان عمل می‌کنند و گاه به جای یکدیگر به کار می‌روند در آثار و احوال بعضی از عرفاً و حکمای متأله و به طرق مختلف مطرح شده است.از آن‌جمله در تائیه ابن فارض که در ابیات گوناگون گزارشی از آن حالات عجیب و لحظه‌های غریب و نادری که حاصل تجربه شخصی اوست، به دست داده و چگونگی و کیفیت حصول چنین حالتی را به تفصیل تمام بیان کرده‌است.[۲]

پس به سبب این اتحاد چشم من سخن می‌گوید و با معشوق خود مناجات می‌کند و زبانم مشاهده جمال می‌کند و سخن می‌گوید، نیز از من گوش و دستم اصغاء می‌کند هر آن سخن گفتن گوشم را، و گوشم چشم شده‌است و کار او را می‌کند تا هرچه پیدا شود از الوان و هیئات، گوشم آن را دریابد و چشمم نیز گوش شده‌است تا هر غنایی که مردم می‌کنند و اصواتی که از ایشان صادر گردد، چشم من شنوایی ظاهر کند و گوش نهد و آن را دریابد به گوش بیننده خود می‌شنوم و به چشم شنونده خود مشاهده می‌کنم و می‌شنوم. آنچه گذشت با حدیث قرب فرایض یا قرب نوافل که مورد استناد عرفاً است بی ارتباط نیست. [۳]

نمونه‌های دیگر حس آمیزی را، آرتور آربری مترجم قرآن به زبان انگلیسی به دست داده است. [۴]

تجربه‌های عرفانی در نزد عرفاً و حکیمان متأله اسلامی رایج و مسبوق به سابقه است و از نمونه‌ها و مصادیق آن میرداماد است که در کتاب الرواشح المساویه متذکر مستخلص و آزاد شدن از قید شبکه احساس می‌شود:[۵][۶][۷]

منابع

  1.  جغتایی، محمدتقی؛ ویکتوریا الهیاری، انوار فیض الهی و حس آمیزی از نگاه مولانا، تازه‌های علوم اعصاب، فصلنامه مقاله‌های علمی، پاییز ۱۳۹۴، شماره ۵۱، صفحهٔ 3
  2.  محمدرضا شفیعی کدکنی، صور خیال در شعر، صص ۲۷۱–۲۸۶.
  3.  سعید الدین فرقانی، مشارق الدراری(شرح تائیه ابن‌فارض)به کوشش سید جلال‌الدین آشتیانی، ص.۶۱۶؛ ۶۱۲-۶۲۱
  4.  آربری، قرآن مترجم انگلیسی، ج.دوم، صص ۱۶-۱۲
  5.  میرداماد، کتاب قبسات، به اهتمام مهدی محقق ص ۹۲، ۹۹
  6.  عبد الحسین زرین‌کوب، سر نی، چاپ اول، علمی، تهران، ۱۳۶۴ ص. ۷۸۰–۷۸۲.
  7.  وحدت قوا در اشعار مولانا (شرح بیتی از مثنوی)، مباشری، محبوبه، علوم انسانی دانشگاه الزهرا (س)، زمستان ۱۳۸۲ و بهار ۱۳۸۳، شماره ۴۸ و ۴۹ (علمی-پژوهشی) از ۱۸۱ تا ۲۱۲

 

هرمنو تیک ادراک

هرمنوتیک ادراک

دانلود تصویر