گذر عمر

 

چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار

که رخت عمر ز کی باز می‌برد طرار

دیوان شمس غزل 1134

YPA

شواغل برزخ

شهاب‌الدین سهروردى

  Shahab al-Din Yahya ibn Habash Suhrawardi

هرگاه نور مُدبِّر مقهور شواغلِ برزخ نشود، شوقِ او به عالم نورِ قدسی بیش از شوق او به تیرگی (غواسق) باشد، و هراندازه که نور و روشنایی زیاد شود ، عشق و محبت او به نور قاهر فزونی می‌گیرد ... و بنابراین از کالبد انسانی رهایی یافته و به جهان نور محض روند و در آنجا مقام گزیده ، و در زمرۀ انوار قدسیه درآید ، و به سبب تقدس نورالانوار ، قدسی شود.

سهروردی و مكتب اشراق ، مهدی امين رضوی

ترجمه دكتر مجدالدين كيوانی تهران : نشر مركز 1377- صفحه 132

مجموعه مصنفات شيخ اشراق ( شهاب‌الدین يحيی سهروردی ) جلد دوم

تهران : پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380-   صفحه 133

Selfabsorption , reason

download

7:39 ,7:82 ,7:83

YPA

موسیقی اختران

سهراب سپهری Sohrab Sepehri

 

من در این جشن ، موسیقی اختران را ، از درون سفالینه‌ها می‌شنیدم

هشت كتاب ، سهراب سپهری

تهران : انتشارات طهوری 1385- صفحه 435

8:79 -8:143

download

YPA

عین‌ القضات همدانی

ابوالمعالی عبدالله بن ابی‌بکر محمد میانجی  

عین‌ القضات همدانی Ayn al Quzat

گر عشق حق خويش طلب خواهد كرد

بس مدّعيان كه او ادب خواهد كردچون

نامه‌های عين القضات همدانی ج3 ، به اهتمام دکتر علینقی منزوی –دكتر عفيف عسيران

 تهران: انتشارات اساطير 1377- صفحه 313

download

12:83 – 12:95 – 12:96

YPA

Juan Ramon Jimenez

Juan Ramon Jimenez

این منم که امشب در اتاقم پرسه می‌زنم  /یا گدایی است که شبانگاه  / میان باغم کنکاش می‌کند ؟  / به اطراف می‌نگرم و درمی‌یابم که  / همه‌چیز یکسان است و بااین‌حال نیست ...  / پنجره باز بود ؟  / این خواب نبود ؟  / باغ ، سبز کمرنگ نبود ؟ ...  / آسمان روشن و آبی بود ....  / حال ابری ،   / بادی است     و باغ هم تاریک و دلتنگ است .  / فکر می‌کنم موهایم سیاه بود ...  / سپید پوشیده بودم ...  / حال مویم سپید است    / و سیاه پوشیده‌ام ...  / این ، مشی من است ؟  / این صدا که در درونم طنین می‌افکند .  / هنوز آهنگ صدایی را دارد که داشتم ؟  / من ، خودم هستم یا گدایی که  / شبانگاه  / در باغم  / پرسه می‌زند ؟  / به اطراف می‌نگرم ... آهنگ صدایی را دارد  / هوا ابری و بادی است ... / باغ تاریک و دلتنگ است ...  / می‌آیم و می‌روم ... حقیقت ندارد که  / فقط خوابم برده بود ؟ موهایم سپید است ...

و همه‌چیز   یکسان است و بااین‌حال همان نیست ...

8:30 – 8:69

دانلود

Pressure Intent

مولانا جلال‌الدین محمد

Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

حمله‏ شان‏ از باد باشد دم‏ به‏ دم‏

مولانا جلال الدين محمد بلخى(مولوى)، مثنوى معنوى، دفتر اول ص 27

سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى - تهران، چاپ: اول، 1373

یزدانپناه عسکری

ناپيداست باد

8:14-8:6

قربانی سایه های خود

 

هلنا  پترووّانا  بلاواتسکی

 Helena Petrovna Blavatsky

ذهن قاتل بزرگ حقیقت است . پس مرید بایدقاتل را قبل از این که مقتول او گردد به قتل برساند.

     پیش از آنکه جان بتواند فهیم شود و به یاد آورد، باید با گوینده ی ساکت چنان درآمیزد، که صورت گِل در دست کوزه گر در آغاز کار در ذهن او شکل می گیرد.

پیش از آنکه اندیشه های ناپاکت، تو را از پای درآورند، با آن ها ستیزه کن ؛ اگر به آن ها بی توجّه باشی ، در تو ریشه می کنند . آگاه باش که این اندیشه ها چندان نیرومند خواهند شد که روزی تو را خواهند کشت . ای مرید راه ، هشیار باش ، چون اگر خود را رنج ندهی ،  حتّی اگر به صورت سایه هم به تو نزدیک شوند ، گرفتار خواهی شد . اگر این ها رشد کنند بسیار بزرگ و نیرومند خواهند شد ، و آنگاه پیش از آنکه حضور این غول های سیاه دروغین را دریافته باشی ، تاریکی هستی تو را تباه خواهد کرد .

اما اگر پوسته ها را با شبنم مایا خمیر کنی ، جز برای کبوتران سیاهِ مرگ ، که مرغان تولد ، انحطاط و غم می باشند ، خوراکی تهیه ندیده ای.

ای قربانی سایه های خود.

Theosophical University Press Online Edition,     The Voice of the Silence by H. P. Blavatsky, FRAGMENT II. THE TWO PATHS.

آوای سکوت ، پاره‌های برگزیده‌ای از کتاب دریافت‌های طلایی برای سالکان – نشر اینترنتی دانشگاه حکمت الهی - هلنا  پترووّانا  بلاواتسکی – ترجمه و تحشیه حسین مریدی – صفحات 14 و 15و16 و 17و 25 و 39 و 40 +http://ketabnak.com

12

یزدانپناه عسکری

 

نفس

هلنا  پترووّانا  بلاواتسکی

 Helena Petrovna Blavatsky

Think not that breaking bone, that rending flesh and muscle

, unites thee to thy "silent Self".

گمان مبر که استخوان شکسته،

 گوشت و ماهیچه‌ی پلاسیده،

 تو را به « نفس آرامت» پیوند خواهد داد

Theosophical University Press Online Edition,     The Voice of the Silence by H. P. Blavatsky, FRAGMENT II. THE TWO PATHS.

آوای سکوت ، پاره‌های برگزیده‌ای از کتاب دریافت‌های طلایی برای سالکان – نشر اینترنتی دانشگاه حکمت الهی - هلنا  پترووّانا  بلاواتسکی 

ترجمه و تحشیه حسین مریدی – صفحه 40 +http://ketabnak.com

4:76-4:144-4:145

یزدانپناه عسکری

وضعیت قلب

 

مولانا جلال‌الدین محمد

Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

I asked Thee to be my friend and change this dividing trend Replied that

"I transcend, All divisions in me end."

گفتم، رفیقی کن با من ، که منم خویشت

گفتا که، بِنَشناسم من خویش ز بیگانه

 

یزدانپناه عسکری

Yazdanpanah Askari

وضعیت قلب چگونگی رفتارواحساس ما را تعیین می‌کند

7:96-7:207-غزل 2309

دانلود

 

تاریخچۀ شخصی

سهراب سپهری Sohrab Sepehri

اهل کاشانم، اما شهر من کاشان نیست.

شهر من گم‌شده است. من با تاب، من با تب

خانه‌ای در طرف دیگر شب ساخته‌ام.

من در این خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم

I’m a native of Kashan but
My hometown is not Kashan
My hometown has been lost
Overcome with fever and with impatience
I have built another house on the other side of house
In this house I feel closer to the moist obscurity of grass

هشت كتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385- صفحه21-30

 

یزدانپناه عسکری  Yazdanpanah Askari

تاریخچۀ شخصی خود را از بین بردن Erasing Personal History

3:14-19 , 3:285-286

هبوط

سهراب سپهری Sohrab Sepehri

در دل من چيزي است‌، مثل يك بيشۀ نور، مثل خواب دم‌صبح

و چنان بی‌تابم، كه دلم می‌خواهد

بدوم تا ته دشت‌، بروم تا سر كوه‌.

دورها آوايي ست‌، كه مرا می‌خواند

In my heart there is something like a blaze.

Of light, like a morning dream

And so restless am I that I feel like running

To the far end of the plains, up to the mountaintop

A voice keeps calling me from afar.

هشت كتاب ، سهراب سپهری –  تهران : انتشارات طهوری 1385- صفحه350-351

 

یزدانپناه عسکری  Yazdanpanah Askari

بی‌قراری ناشی از باقی‌مانده معرفت خاموش

8:117-8:261

رنج جستجو

سهراب سپهری

Sohrab Sepehri

و اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می‌گشت.

And our hands would seek after something if death didn’t exist

هشت كتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385- صفحه294

 

یزدانپناه عسکری

Yazdanpanah Askari

مرگ پایان دادن به خواسته‌ها است و رنج جستجو را برمی‌دارد.

 

بی عملی

ابوسعيد بن ابی الخير

اگر خواهی که عمل بر تو سبک گردد در عمل بی‌طمع باید بود.

یزدانپناه عسکری

عمل كردن برای عمل نه برای نتيجه.

عمل بدون پاداش

سهراب سپهری

لب دریا برویم ، تور در آب بیندازیم و بگیریم طراوت را از آب

هشت كتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385- مسافر ص 295

یزدانپناه عسکری

عمل بدون پاداش

مسافر

مسافر

غروب بود. صدای هوش گیاهان به گوش می‌آمد.
مسافر آمده بود. و روی صندلی راحتی ، کنار چمن نشسته بود
دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است.
تمام راه به یک‌چیز فکر می‌کردم و رنگ دامنه‌ها هوش از سرم می‌برد.
خطوط جاده در اندوه دشت‌ها گم بود.
چه دره‌های عجیبی! و اسب، یادت هست، سپید بود
و مثل واژه پاکی، سکوت سبز چمن‌زار را چرا می‌کرد.
و بعد، غربت رنگین قریه‌های سر راه. و بعد تونل‌ها.
دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است. و هیچ‌چیز،
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل
 شب بوست،
نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطراف. نمی‌رهاند.
و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد.

هشت كتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385- مسافر صص 306-304

YPA

موجوداتی گذرا و مسافرانی موهوم


 

عادت بی عادتی

حافظ شیرازی

(غزل 31 )

از خلاف آمدِ عادت بطلب کام که من - کسبِ جمعیّت از آن زلفِ پریشان کردم

یزدانپناه عسکری

عادت بی عادتی
17:40

 

بی دریغی مال

ابو سعید ابوالخیر

ما آنچه یافتیم به بی‌دریغی مال یافتیم

یزدانپناه عسکری

نچسبيدن به چيزی و بی عيب و نقصی

بی داوری سینه

ابو سعید ابوالخیر

ما آنچه یافتیم به بی‌داوری سینه یافتیم

یزدانپناه عسکری

عدم قضاوت دیگران

اقتدار و شادی

ابو سعید ابوالخیر

جایی که تو باشی اثر غم نبود - آنجا که نباشی دل خرم نبود

آن را که ز فرقت تو یکدم نبود - شادیش زمین و آسمان کم نبود

اسرارالتوحید

8:180

عدم تنفر

مولانا جلال‌الدین محمد

 Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

Become the people of Moses and drink this water

make peace with the Moon and behold the moonbeams

قوم موسی شو بخور این آب را – صُلح کن با مَه ببین مهتاب را

مولانا جلال‌الدین محمد بلخى(مولوى)، مثنوى معنوى

تهران: هرمس چاپ: چهارم ، 1386-  دفتر چهارم  صفحه 699

8:254-8:122

 

رؤیا

 

شمس‌الدین محمد بن علىّ بن ملك‏ داد تبریزی

  Šams-e Tabrīzī

منامِ بندگان خدا خواب نباشد ، بلکه عین واقعۀ بیداری باشد.

زیرا چیزها باشد که در بیداری برو عرضه نکنند، از نازکی و ضعف او، در خواب ببیند تا طاقت دارد.

مقالات شمس تبريزی ، شمس‌الدین محمد تبريزی  

تصحيح و تعلیق محمدعلی موحد

تهران انتشارات خوارزمی 1369- صفحه 175

 8:55- 8:121

عالم

غلامحسین ابراهیمی دینانی

 Gholamhossein Ebrahimi Dinani

مارتین هایدگر (Heidegger,Martin-1889-1976)

از دازاین (Dasein) سخن گفته و منظور او از این عنوان

همان چیزی است که می‌توان آن را  (کون فی العالَم) خواند،

اساساً هستی انسان در عالَم است و عالَم هرگز از انسان جدا و منفصل نمی‌گردد.

دفتر عقل و آیت عشق،جلد سوم،

غلامحسین ابراهیمی دینانی،

تهران:انتشارات طرح نو چاپ دوم 1389- صفحه 73

 

یزدانپناه عسکری

Yazdanpanah Askari

عالَم نه‌تنها از انسان جدا و منفصل است

بلکه سیال و جاودانه

در فیض و صدور فیض (Emanations) حق‌تعالی است.

شکل دادن

سهراب سپهری

 Sohrab Sepehri

اهل کاشانم. پیشه‌ام نقاشی است:
گاه‌گاهی قفسی می‌سازم با رنگ ، می‌فروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانی است . دل تنهایی‌تان تازه شود.
چه خیالی ، چه خیالی ، ... می‌دانم  . پرده‌ام بی‌جان است.
خوب می‌دانم ، حوض نقاشی من بی ماهی است.

I’m a native of Kashan , I’m a painter
Now and then I build a cage by paint, sell it to you to refresh your heart
With the song of anemone which is imprisoned in it , What a faint dream, What a dream I know
My music is lifeless , I know well, my painting pond contains no fishes

هشت كتاب ، سهراب سپهری

تهران : انتشارات طهوری    1385-     صفحه 273 و274

4:79 -4:151

Yazdanpanah Askari

Not-Doing

سهراب سپهری

 Sohrab Sepehri

چترها را باید بست . زیر باران باید رفت . فکر را ، خاطره را ، زیر باران باید برد .

زندگی آب‌تنی کردن در حوضچه ء " اکنون " است .

One must shut umbrellas , One must walk in the rain
One must carry the thought, the recollection in the rain
One must go walk in the rain with all the townsfolk
One must see friends in the rain ,
One must search love in the rain

One must sleep with a woman in the rain , One must play in the rain

One must write, talk and plant lotus flowers in the rain , Life is repeated wetting
Life is swimming in the pond of present

هشت كتاب ، سهراب سپهری تهران : انتشارات طهوری 1385- صفحه 292

3:221-3:242 3:110 -3:119

ماهیت جهان

حافظ

Hafez

جمال يار ندارد نقاب و پرده ولى - غبار ره بنشان تا نظر توانى كرد

حافظ شیرین سخن ، معین محمد

ناشر : صداي معاصر: تهران ، سال چاپ: 1378 ه. ش صفحه 453

7:16-7:7

ملکوت

فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ

7:104-36/83   7:47

ناشناخته

عين القضات همدانی

 Ayn al-Quzat Hamadani

امیرالمؤمنین علی ع

 [Amīr al-Mu’minīn Ali ibn Abi Talib]

می گوید و از این معنی خبر می دهد :

مَن اَحَبَّ مَن لا یَعرِفُ فَانَّما یُمازِحُ نفسَه بِنَفسِهِ .

کسی که ناشناخته را دوست دارد با خود شوخی می کند

نامه‌های عين القضات همدانی ج3 به اهتمام دکتر علینقی منزوی، دكتر عفيف عسيران

 تهران: انتشارات اساطير 1377- صفحه 298

4:34- 4:63،4:64

YAZDANPANAH ASKARI

دانلود

وسعت کندو

دستم در پی پا وسعت كندو را می‌جوید

كندوی وسعت را، وسعت كندو را

دانلود

آواز حقیقت

کار ما شاید این است 


که میان گل نیلوفر و قرن 


پی آواز حقیقت بدویم

Sohrab Sepehri

download

لی زی

 

لی زی

یزدانپناه عسکری

نام اصلی لیه دزو (Lieh-Tzu)، لی یوکو Lieh Yukou است.  (ليئه ـ تزو  Lieh-tzŭ)،(Tzu)، {{انگلیسی|Liezi}}  ، (دزو) به معنی استاد یا فرزانه (sage) است، انسانی با فضیلت اعلا که به او الهام می‌رسد.  [i]

بعضی لیه دزو (Lieh-Tzu) را متعلق به قرن ۴ یا ۵ قبل از میلاد می‌دانند.

کتاب لیه دزو، دومین کتاب مهم در خصوص دائوئیسم هست که در آن آموزه‌های استادان خود یعنی "هو دزو Hu Tzu " و "پو هان Po hun" را به شاگردانش تعلیم می‌دهد. برخی از مهم‌ترین این آموزه‌ها عبارت‌اند:

۱- آشتی با مرگ یا درک مرگ هم‌چون همزاد زندگی.

۲- توجه به شگفتی‌های طبیعت و قدرت تخیّل آدمی. واسطه ی میان عالم غیب و عالم شھادت فقط می تواند خیال باشد. [ii]

۳-  تقابل رؤیا و واقعیت و جابجایی آسان آن‌دو.[iii]

آثار

The Book of Lieh-tzǔ: A Classic of Tao. New York: Columbia University Press. 1960, revised 1990. ISBN 0-231-07237-6

Liang Xiaopeng, tr. Liezi. Beijing: Zhonghua Book Company. 2005 (Library of Chinese Classics) ISBN 7-101-04273-2/K-1816

دزو، لیه ''(مجموعه آثار)'' برگردان مریم کمالی، مسعود شیر بچه، تهران: نشر میترا 1386 شابک 4-16-8417-964

جستارهای وابسته

در دائو، نور به خودشناسی تعریف شده است. ایزوتسو، توشیھیکو، ''صوفیسم و تائوئیسم،'' ترجمه دکتر محمدجواد گوھری – تھران روزنه 1385 -صفحه 295

چوانگ ـ تزو  (Zhuang Zhou) , (Chuang –Tzu) ،  با توجه به (وابستگي dependence ) و ( آزادگی independence ) انسان، مردم را به چهار گروه تقسيم می‌کند.

حكيم تائوئی شهیر ليه تزو ( Lieh-tzŭ )، در گروه سوم انساني با ( حكمت بزرگ great wisdom )، جاي دارد.ايزوتسو ،توشيهيكو، ''صوفيسم و تائوئيسم'' ، ، ترجمه دكتر محمدجواد گوهری – تهران روزنه 1385-صفحه 473

 


[i]  -دزو، لیه ''(مجموعه آثار)'' برگردان مریم کمالی، مسعود شیر بچه، تهران: نشر میترا 1386 شابک 4-16-8417-964صفحه 6

[ii] - کربن، ھانری ، ''تخیل خلاق در عرفان ابن عربی''، ترجمه دکتر انشاءلله رحمتی – تھران: جامی 1384 - صفحه 288

[iii]  -دزو، لیه ''(مجموعه آثار)'' برگردان مریم کمالی، مسعود شیر بچه، تهران: نشر میترا 1386 شابک 4-16-8417-964صفحه 6