عدم تنفر Don't hate

مولانا جلال‌الدین محمد. Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

Become the people of Moses and drink this water;

make peace with the Moon and behold the moonbeams.

قوم موسی شو بخور این آب را – صُلح کن با مَه ببین مهتاب را

یزدانپناه عسکری . Yazdanpanah Askari

عدم تنفر Don't hate

MP3

3.5/260-6*5.3/220-3

مثنوى معنوى - تهران: هرمس چاپ: چهارم ، 1386-  دفتر چهارم  صفحه 699

item image #1

وضعیت قلب چگونگی رفتار و رابطه ما را تعیین می‌کند

مولانا جلال‌الدین محمد Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

گفتم که: «رفیقی کن با من ، که منم خویشت»

گفتا که: «بِنَشناسم من خویش ز بیگانه»

I asked Thee to be my friend  - And change this dividing trend

.Replied that"I transcend, - All divisions in me end"

یزدانپناه عسکری Yazdanpanah Askari

وضعیت قلب چگونگی رفتار و رابطه ما را تعیین می‌کند.

the position of the heart

dictates how we behave and how we relation.

مولانا جلال الدين محمد بلخی،  ديوان كبير شمس- تهران، طلايه1384-غزل 2309؛ 3.4:199.8*3.4:89.7

item image #1

آگاهی و پندار ذهنی و حیوانی

مولانا جلال‌الدین محمد Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

مُردم از حيوانى و آدم شدم‏ - پس چه ترسم كى ز مُردن كم شدم‏

?I died from animality and became Adam: why, then, should I fear

?When have I become less by dying

مولانا جلال‌الدین محمد بلخى(مولوى)، مثنوى معنوى- تهران: هرمس چاپ: چهارم ، 1386-  دفتر سوم  صفحه 508

یزدانپناه عسکری Yazdanpanah Askari

آگاهی انسان در دنیای مادی و روزمره و توسعه شکننده پندار ذهنی و حیوانی

Pressure Intent

مولانا جلال‌الدین محمد

Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

حمله‏ شان‏ از باد باشد دم‏ به‏ دم‏

مولانا جلال الدين محمد بلخى(مولوى)، مثنوى معنوى، دفتر اول ص 27

سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى - تهران، چاپ: اول، 1373

یزدانپناه عسکری

ناپيداست باد

8:14-8:6

وضعیت قلب

 

مولانا جلال‌الدین محمد

Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

I asked Thee to be my friend and change this dividing trend Replied that

"I transcend, All divisions in me end."

گفتم، رفیقی کن با من ، که منم خویشت

گفتا که، بِنَشناسم من خویش ز بیگانه

 

یزدانپناه عسکری

Yazdanpanah Askari

وضعیت قلب چگونگی رفتارواحساس ما را تعیین می‌کند

7:96-7:207-غزل 2309

دانلود

 

بت شهوت

[بُت شهوت]

مولانا جلال‌الدین محمد (مولوی) Jalāl ad-Dīn Muhammad Rūmī

اگرنه عشق شمس‌الدین بُدى در روز و شب ما را - فراغت‌ها كجا بودى ز دام و از سبب ما را

بُت‏ شهوت‏ برآوردى‏ دمار از ما ز تاب خود - اگر از تابش عشقش نبودى تاب‌وتب ما را

نوازش‌های عشق او، لطافت‌های مهر او - رهانيد و فراغت داد از رنج و نَصَب ما را

زهى اين كيمياى حق كه هست از مهر جان او - كه عين ذوق و راحت شد همه رنج و تعب ما را

عنایت‌های ربانی ز بهر خدمت آن شه‏ - برويانيد و هستى داد از عين ادب ما را

بهار حسن آن مهتر بما بنمود ناگاهان‏ - شقایق‌ها و ریحان‌ها و گل‌های عجب ما را

زهى دولت ! زهى رفعت زهى بخت و زهى اختر!- كه مطلوب همه جان‌ها كند از جان طلب ما را

گزيد او لب گه مستى كه رو پيدا مكن مستى‏ - چو جام جان لبالب شد از آن مي هاى لب ما را

عجب بختى كه رو بنمود ناگاهان هزاران شكر - ز معشوق لطيف اوصاف خوب بوالعجب ما را

در آن مجلس كه گردان كرد از لطف او صراحی‌ها- گران‏قدر و سبك‏دل شد دل‌وجان از طرب ما را

به‌سوی خطّه تبريز چه چشمه آب حیوان است‏ - كشاند دل بدان جانب به عشق چون كَنَب ما را

 

مولانا جلال‌الدین محمد بلخى(مولوى)، ديوان كبير شمس،

طلايه - تهران، چاپ: اول، 1384.- صفحه 76 – غزل 71

6:181,3:14, -6:181،3:21

Yazdanpanah Askari

دانلود تصویر بت شهوت