گل حسرت

Sohrab Sepehri

سفر ماه به حوض

فوران گل حسرت از خاک

 

درک زمین

Sohrab Sepehri

زندگی " ضرب " زمین در ضربان دل ما

 

زمین

 و هر گونه احساس را درک می کند

 

Yazdanpanah Askari

زندگی بی نهایت است

Sohrab Sepehri

زندگی " مجذور" آینه است

Yazdanpanah Askari

تصوير يك جسم در دو آينه روبروی هم بی نهايت است

زندگی بی نهايت است

احساس کردن

Sohrab Sepehri

زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد

Yazdanpanah Askari

 [ احساس كردن ]

غم بار

Sohrab Sepehri

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

Yazdanpanah Askari

 [ غم بار]

پيوند مرگ و زندگی

Sohrab Sepehri

زندگی نوبر انجیر سیاه ، در دهان گس تابستان است

 Yazdanpanah Askari

 [ پيوند مرگ و زندگی ، مرگ انجير]

طاقچه  عادت

Sohrab Sepehri

زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه  عادت از یاد من و تو برود

Yazdanpanah Askari

  شكستن عادات زندگی

یزدانپناه عسکری

قصد

Sohrab Sepehri

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

پرشی دارد اندازه  عشق

INTENT

Yazdanpanah Askari

سوی هفتم

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل 132

عقل گويد شش جهت حدست و بيرون راه نيست‏

عشق گويد راه هست و رفته‏ام من بارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

سوی هفتم

سکوت درون

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل 132

هين خمش كن خار هستى را ز پاى دل بكن‏

تا ببينى در درون خويشتن گلزارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 سکوت درون

پندار

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

در ميان پرده خون عشق را گلزارها

عاشقان را با جمال عشق بى‏چون كارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 دیدن وراءِ پرده می‌شود

گلزارها

عمق ادراک

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

عقل بازارى بديد و تاجرى آغاز كرد

عشق ديده،  زان سوى بازار او بازارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

عمق ادراک عشق از عقل بیشتر می‌باشد

ادراک ادراک ها

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

اى بسا منصور پنهان، ز اعتماد جان عشق

ترك منبرها بگفته، بر شده بر دارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 عاشقانی مانند منصور که به ادراکِ ادراک شده توسط عشق اطمینان دارند،

نفع شخصی و مادی و عقلانی را کنار گذاشته و جان داده‌اند.

انکار ذوق

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

عاشقان دردكش را در درونه ذوق‌ها

عاقلان تيره ‏دل را در درون انكارها

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

 عقل به دلیل عمق کمتر ادراکش

 نسبت به ادراکات عشق، انکار دارد

 و عاشق به دلیل ابراز عشقش

امکان داشتن ذوق مضاعف دارد

ادراکات

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی

Jalāl ad-Dīn Mohammad Rūmī

ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو

عقل گويد پا منه كندر فنا جز خار نيست‏

عشق گويد عقل را كاندر توست آن خارها

 

Yazdanpanah Askari

یزدانپناه عسکری

عقل به ادراک شده توسط خود اطمینان دارد

و عشق به ادراکات خود

چراغ خاموشی


ديوان كبير شمس غزل یک‌صد و سی دو
شمس تبريزى توى خورشيد اندر ابر حرف‏
چون برآمد آفتابت محو شد گفتارها


بایزید بسطامی
روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم

یزدانپناه عسکری

معرفت خاموش، سکوت درون

اشراق

Sohrab Sepehri

در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد

و نه آواز پری می‌رسد از روزن منظومه‌ی برف

تشنه‌ی زمزمه‌ام

 

Yazdanpanah Askari

اشتياق فردی كه چيز بهتری را ديده يا شنيده يا زندگی كرده

 برای آن احوال . بهار را ديده

 

Nima Yooshij

Ahmadreza Ahmadi

Mohammad Nouri  - singer

انرژی اشیاء

Sohrab Sepehri

روح من در جهت تازه‌ی اشیا جاری است

Yazdanpanah Askari

انرژی‌ای را دیدند که در جهان جاری است

گذر عمر

Sohrab Sepehri

پاره پاره شدن کاغذ زیبایی

Yazdanpanah Askari

پير شدن

تفسیر حس

سهراب سپهری     

Sohrab Sepehri

در شب تردید من ، برگ نگاه !
می روی با موج خاموشی کجا؟
ریشه ام از هوشیاری خورده آب:
من کجا، خاک فراموشی کجا.

 

Yazdanpanah Askari

نماز

سهراب سپهری     

Sohrab Sepehri

من نمازم را ، پی « تکبیره الاحرام » علف می‌خوانم

 

Yazdanpanah Askari

تنگ غروب

میرزا طهماسب‌قلی‌خان کلهر

  (وحدت کرمانشاهی)

 

آتش به جهانی زند ار سوخته جانی

 بر دامن معبود زند دست دعا را

 

YPA

اعمال انسان

میزان سنجش اعمال آدمی

 

قطعیت اعمال انسان بی‌اعتنا به اینکه چقدر ناچیز یا چقدر مهم‌اند

پذیرفتن مسئولیت کامل آن‌ها است

don Juan Matus 

3:53-344: 8+8 

Yazdanpanah Askari

غروب خورشید و قدرت

 

غروب خورشید و قدرت

توپ انرژی

         سهراب سپهری، هشت کتاب، چشمان یک عبور

کودک آمد، جیب‌هایش پر از شوق چیدن .

ای بهار جسارت !

امتداد تو در سایه کاج‌های تأمل پاک شد.

 

                     [یزدانپناه عسکری]

 [ توپ انرژی تبديل به گوشت بی‌مصرف می‌شود ]

[كاهش انرژی ، تهی شدن در اثر تولیدمثل ، مشكلات روزانه و ...]

محبره

قلم از محبره برکشیدم، سپید برآمد

اسرارالتوحید:

استاد می‌گفت برو ای فرزند و به علم آموختن مشغول شو

سالی دو سه به تحصیل مشغول شدم تا یک روز قلم از محبره برکشیدم، سپید برآمد، تا سه بار که بکشیدم سپید برمی‌آمد

برخاستم و پیش استاد رفتم و حال بگفتم. استاد گفت چون علم دست از تو بداشت تو نیز دست از وی بدار و به معامله مشغول شو.

سهراب سپهری

دست من در رنگ‌های فطری بودن شناور شد 

 

ادراک

ديوان كبير شمس غزل 132

در ميان پرده خون عشق را گلزارها

عاشقان را با جمال عشق بى‏چون كارها

 

یزدانپناه عسکری

عاشق ماوراء پرده خون وسعتِ گلزارهای ادراکی را ادراک می‌کند.

فهرست انسانی

 

برداشت تحت الفظی در شمار اقلام بزرگ فهرست انسان است

و باید مراقب بود و از آن دوری جست

 

جهان آفرینش و خیمه شب بازی

ديوان كبير شمس  غزل 2284

 

گرچه درين خيمه‏ درى دان كه تو با خيمه ‏گرى‏

 

خیمه شب بازی